شاخصه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی در قرآن

پدیدآورخدیجه حسین‌زادهسیدحسین شفیعی دارابیصدیقه بنازاده

نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

منبع مقاله

کلمات کلیدی11264

چکیده«مقاومت اسلامی» یکی آموزه‌های قرآنی است که نقش به سزایی در حفظ و تثبیت نظام اسلامی دارد. ثمربخش بودن مقاومت در صورتی است که به یک گفتمان در جامعه اسلامی تبدیل شود؛ به همین منظور قرآن کریم، شاخصه‌های متنوعی همچون: اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اعتقادی و فرهنگی را در تحقق گفتمان، در حوزه مقاومت، ترسیم کرده‌است. از آنجا که تضعیف شاخصه‌های فرهنگی موجب نزدیک شدن دشمن به مرزهای اعتقادی و آسیب‌پذیر شدن نظام اسلامی است؛ مفاد پاره ای از آیات، حاکی از این است که شاخصه فرهنگی از اهمیت و نقش بیشتری برخوردارند. نوشتار حاضر، درصدد است که با روش توصیفی ـ تحلیلی، به تبیین شاخصه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت از منظر قرآن بپردازد. برآیند این تحقیق این است که از نگاه قرآن، اسلام‌خواهی، استقلال‌طلبی همراه با هویت ‌ملی و هوشیاری، تشکیل جبهه ضد استکباری، همراهی مردم با رهبری، الگو داشتن و تلاش در جهت اتحاد جهان اسلام از مهم‌ترین مولفه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت هستند؛ به گونه ای که با تقویت این شاخصه‌ها می‌توان از مرزهای اعتقادی و ایدئولوژیک نظام اسلامی صیانت کرد.

share 2514 بازدید

از آنجا که مقاومت نقش بسزایی درحفظ و تثبیت نظام اسلامی دارد، بر همین مبنا خداوند متعال در قرآن "مقاومت" را از ضروریات عقلی، برای بشریت می‌داند(ر.ک:هود: 12)؛ از سویی برای اینکه مقاومت در اذهان عمومی افراد یک جامعه مجسم کننده و عینیت بخش معنا باشد، لازم است تا به صورت باور و مطالبه عمومی درآید؛ چرا که گفتمان در عصر حاضر مترادف قدرت است. هژمونی و تثبیت معنا نوعی منطق سیاسی است که به ایجاد اجماع منجر می شود. در همین راستا دستگاه‌های ایدئولوژیک برای شاخصه‌های فرهنگی یک ملت، که هویت اوست، ارزش خاصی قائل هستند؛ زیراآنچه موجب انحطاط و فرو پاشی جامعه می‌شود، بحران فرهنگی است. از همین رو؛ در سالیان اخیر یکی از دغدغه‌های مهم رهبری معظم انقلاب(مدظله) گفتمان سازی مقاومت اسلامی بوده است.

از آنجا که با شناسایی شاخصه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی میزان آسیب پذیری و نزدیک شدن دشمن به مرزهای اعتقادی را  می‌توان به حداقل رساند؛ بنابراین نوشتار حاضر، در صدد است با روش توصیفی ـ تحلیلی به تبیین و ایضاح شاخصه‌های فرهنگی گفتمان از منظر قرآن کریم بپردازد تا با شناسایی دقیق این شاخصه ها، از دیدگاه قرآن و شفاف سازی حدود اعتقادی این گفتمان با حدود گفتمان بنیاد گرایان سلفی و مدرنیته غربی به صیانت و پاسداری از مرزهای فرهنگی، اعتقادی و ایدئولوژیک گفتمان مقاومت اسلامی دست یافت.

با جستجویی که نویسنده در سایت‌های علمی کشور انجام داده، آثاری در این زمینه وجود دارد که به آن‌ها اشاره می‌شود تا وجه تمایز و نوآوری مقاله نیز مشخص گردد.

کتاب «مولفه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی در خاورمیانه»، نوشتة امیر دبیری مهر؛ در دو فصل از این کتاب به طور مبسوط به بررسی مولفه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت پرداخته شده است. البته با اینکه عنوان کتاب مولفه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت بوده اما در محتوا به تشریح مولفه‌های سیاسی مقاومت پرداخته شده است.

مقاله‌ی «مولفه های گفتمان فرهنگی مقاومت در جهان اسلام» نوشته مهدی ناظمی اردکانی؛ وجه تمایز نوشتار پیش رو، با این مقاله‌ی نام برده شده، در این است که در مقاله‌ی مذکور مولفه های سیاسی ـ فرهنگی گفتمان مقاومت در حوزه خاورمیانه و حول محور تعریف گفتمان از دیدگاه دو نظریه پرداز «لاکلا و موف» تبیین شده، اما در این مقاله، با رویکردی قرآنی به شاخصه‌های فرهنگی مقاومت پرداخته خواهد شد. این مقاله در پی پاسخ به این سوال است که «شاخصه های گفتمان فرهنگی مقامت اسلامی از منظر قرآن چیست؟» و در این راستا، ابتداء به بحث مفهوم‌شناسی و سپس با تقسیم شاخصه‌های گفتمان به شاخصه‌های سلبی و ایجابی بحث تبیین خواهد پرداخت. 

a.                 1. مفهوم شناسی

     i.               1ـ1شاخصه‌های فرهنگی:

از آنجا که این واژه واژه‌ای ترکیبی است، ابتدا مفهوم شاخصه و سپس فرهنگ را معنا می‌کنیم تا مراد از شاخصه‌ی فرهنگی در نوشتار، دقیق تر مشخص شود.

1.                 1ـ1ـ1) شاخصه:

کلمه‌ی «شاخصة» تانیث «شاخص» به معنای «چشم واگشوده»، «حیران و چشم باز مانده»، «خیره مانده»  آمده است(رک:دهخدا، 1341، ج34، ص227)؛ برخی نیز این واژه را به معنای «برآمده»، «مرتفع»،  «برجسته»، «آنچه مقدارش ماهیت چیزی را مشخص می‌کند»،«نمودار» و «نماینده» معنا کرده‌اند(رک:عمید،1342، ص769). طبق مصوب فرهنگستان فارسی، معنای اصطلاحی شاخصه عبارت است از: جزئی ترین ویژگی و وجه منحصربه فرد یک دست ساخته، که آن را از سایر دست ساخته ها متمایز می‌کند.

2.                 1ـ1ـ2) فرهنگ:

واژه‌ی «فرهنگ» در لغت: به معنای «بالاکشیدن و فرهیختن»، «سنگینی و وقار»، «تعلیم و تربیت» (رک:دهخدا، 1341:  ج34، ص227 )«علم ودانش»، «ادب و معرفت»، «آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت»(رک:عمید،1342: ص769)است. برخی آن را پدیده‌ای کلی و پیچیده، از آداب و رسوم، اندیشه و شیوه زندگی که در طی تجربه تاریخی اقوام شکل می‌گیرد و قابل انتقال به نسل‌های بعدی است دانسته اند.(رک: انوری، 1382، ج6: ص5346).

 برای معنای اصطلاحی فرهنگ  معنای جامعی وجود ندارد،به طور کلی می توان گفت: فرهنگ مجموعه‌ای از معارف، اعتقادات، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، قوانین، سنن،‌ رسوم و تمام عادت و رفتار و ضوابطی است که فرد به عنوان عضو جامعه از جامعه خود فرا می‌گیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی بر عهده دارد(رک؛ صاحبی،1384،ج1: ص60).

   ii.               1ـ3) گفتمان :

ریشه مفهوم گفتمان « Discourse» به معنی «حرکت سریع در جهات مختلف» است(رک: عضدانلو؛ 1380: ص4)؛ می توان گفتمان را در قالب عناوین مختلف بیان کرد:

گفتمان از حیث لغوی؛ به معنای «مباحثه و مجادله»، «سیر و جریان»، «راه و روش»، «گفتگو و معامله»، «عمل»، «نماد»، «قدرت»، «پرده نمایش»، «توان و استعدادتفکر» است. البته برخی آن را اسم مصدر  به معنای مباحثه، گفتگو می‌دانند(رک: انوری،1382: ج6، ص6199).

گفتمان از حیث اصطلاحی؛ این واژه از پرکاربردترین و مناقشه انگیزترین واژگان درسالیان اخیر است. در روزگار ما گفتمان مترادف قدرت شده است. اصطلاح گفتمان از دهه شصت میلادی در علوم انسانی، هنر و ادبیات کاربرد وسیعی پیدا کرد.«رک: امینی،1390: ص35ـ48».

گفتمان از دیدگاه برخی نظریه پردازان غربی:

الف) میشل فوکو: «گفتمان نقطه تلاقی و محل گردهمایی قدرت و دانش است. هر رشته خاص از دانش در هر دوره خاص تاریخی، مجموعه‌ای از قواعد و قانون‌های ایجابی و سلبی را دارد که معین می‌کند دربارة چه چیزهایی می‌توان بحث کرد و دربارة چه چیزهایی نمی‌توان وارد بحث شد. همین قواعد سازنده موضوعات هستند»(رک؛سلیمی نوه، 1388: ص50ـ53).

ب) از نظر لاکلا و موف«گفتمان را مجموعه‌ای از نشانه‌های مفصل‌بندی شده و پیوند یافته‌است». بنابر دیدگاه ایشان، هر گفتمانی برای استقرار در اذهان عمومی می بایست دیگری و ضد خود را معرفی کند؛ چرا که گفتمان‌ها اساسا در غیریت سازی‌ها شکل می‌گیرند. غیریت سازی درآنِ واحد دو کار اساسی انجام می‌دهد؛ از جهتی با بی‌قرار سازی دال‌های تثبیت شده و چالش اندازی گفتمان مقابل، آنها را در معرض فرو پاشی قرار می‌دهد و از جهتی دیگر، در تثبیت سازی و هویت‌یابی گفتمان خویش نقش بسزایی دارد؛ همچنین از طریق دستگاه‌های ایدئولوژیک هویت بخشی و مبارزه‌طلبی،  مطالبات عده خاصی از آن جامعه به تصور اجتماعی تبدیل می‌شوند؛ در این صورت آن گفتمان مصداقی از تقاضاهای عمومی معرفی می‌شود و این ما حصل هر گفتمانی است(ناظمی اردکانی، 1397،ص67).

مقام معظم رهبری درباره‌ی گفتمان می‌فرمایند:«گفتمان سازی ... برای این است که اندیشه‌ی دینی، معرفت دینی در مخاطبان، رشد پیدا کند. اندیشه‌ی دینی که رشد پیدا کرد، وقتی همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود می‌آورد و همان چیزی می‌شود که پیغمبران دنبال آن بودند.» (رک:بیانات؛22/9/88)

 iii.               1ـ4) مقاومت اسلامی:

مقاومت واژه‌ای عربی، از فعل ثلاثی مجرد «ق ا م»  بر وزن مفاعله و به معنای: «با هم از جا بلند شدن»، «باکسی ضدیت کردن» و نیز «ایستادگی و پایداری کردن» است(رک:دهخدا، 1373، ج13: ص18811). فعل این واژه در عربی تنها در باب مفاعله کاربرد دارد؛ زیرا پایداری و مقاومت، زمانی به كار مي رود که یک طرف به دلایلی بر طرف دیگر غالب شود و طرف مقابل مي‌بایست در برابر آن از خود پایداری نشان دهد(رک؛ میر باقری،کیانی، 1390، ص71). از معنای واژه استفاده می‌شود که مقاومت فقط به رویارویی در میدان جنگ محدود نیست و هر نوع مقاومت و پایداری در برابر عوامل برهم زننده تعادل و توازن را شامل می‌شود. از سویی مقاومت در ذات خود به پویایی، تحرک و اقدام رو به جلو مشهور است؛ بنابراین مقاومت به مثابه تعریف گفتمان، مجموعه‌ای از نشانه‌هاست که در یک فرآیند، نظام معنایی خاصی را شکل می‌دهد.

 مقاومت اسلامی فراتر از یک واژه یا اصطلاح است. البته واژه مقاومت در قرآن به صراحت نیامده، اما کلمات مترادف آن به کرات بیان شده‌است. قرآن در تبیین فرهنگ مقاومت، از مباحث گوناگون و عینی، مثل واژه‌های استقامت، صبر و ثبات قدم داشتن استفاده کرده‌است. ولی در همه موارد، مراد از استقامت و صبر چیزی جز دوام، ایستادگی و تحمل نفس در برابر سختی‌ها،پافشاری و پایداری‌کردن در برابر دشمن نیست(رک:زاهدی تیر، امین ناجی، 1398: ص222).

b.                 2. شاخصه‌های فرهنگی ایجابی گفتمان مقاومت در قرآن

با تتبع در قرآن و تامل در مفاد آیات مختلف، در می‌یابیم که شاخصه‌های فرهنگی مقاومت اسلامی، به دو دسته ایجابی وسلبی تقسیم می‌شوند. مراد از شاخصه های‌ایجابی، بایسته‌های فرهنگی ممتازی هستند که از منظر قرآن گفتمان مقاومت، باید واجد آن باشد. شاخصه‌های سلبی نیز نبایسته‌های برجسته‌ای هستند که گفتمان مقاومت اسلامی باید فاقد آن باشد. اسلام خواهی، استقلال طلبی، عزت مداری همراه با اطاعت رهبری دینی، شهادت طلبی از شاخصه‌های ایجابی و «هراسیدن از دشمن» و «تفرقه و اختلاف» از شاخصه‌های سلبی گفتمان مقاومت اسلامی هستند، که در ذیل ابتدا به شاخصه های ایجابی و سپس به شاخصه‌های سلبی به تفصیل پرداخته می‌شود.

     i.               2 1) اسلام خواهی:

«اسلام خواهی، پایبندی به اعتقادات و مبانی دینی» هسته‌ی مرکزی گفتمان مقاومت اسلامی است و سایر شاخصه‌ها، حول آن جمع شده اند. قرآن دو رکن ایمان راسخ و استفاده از تمام توان مادی را برای گفتمان معرفی می‌کند. هر کدام از این ارکان، به خودی خود، در گفتمان سازی مقاومت موثر هستند و می‌توانند  گفتمان مقاومت اسلامی را تثبیت کنند و به ساختار شکنی گفتمان رقیب بپردازند؛ زیرا اصول و عقاید اسلامی سنجه‌هایی برای تثبیت معنا و مصداق عمومی شدن مطالبات مقاومت اسلامی و همچنین حربه‌ای برای چالش اندازی گفتمان رقیب ـ اعم از گفتمان غرب و مدرنیته و گفتمان بنیاد گرایی ـ است. از منظر قرآن اعتقاد به ربوبیت و حاکمیت خدا، اعتقاد به سنن و قضای الهی، توجه به قدرت و وعده های الهی، اعتقاد به احوال دشمنان در قیامت و وعده شکست آنان از جمله اصول اسلام‌خواهی در آیات قرآن هستند که در ذیل به تفصیل از آن‌ها بحث می‌شود:

1.                 2 1 1) اعتقاد به حاکمیت و ربوبیت خداوند:

خداوند متعال می‌فرماید:«فَلِذ لِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُم‏...(شوری: 15)؛پس به همين (يگانگى مردم را) فرا خوان و چنان كه فرمان يافته‏اى پايدارى كن و از هوس‏هاى آنان پيروى مكن و بگو: به هر كتابى كه خداوند فرو فرستاده است ايمان دارم و فرمان يافته‏ام كه ميان شما دادگرى كنم، خداوند پروردگار ما و شماست».خداوند در آیه مذکور بعد از اینکه پیامبر(ص) را امر به استقامت می‌کند، اشاره مى‏كند كه رب همه مردم يكى است، و غير از «الله» ارباب ديگرى ندارند تا هر كسى به رب خود بپيوندد، و بر سر ارباب خود نزاع كنند بلكه رب همه يكى، صاحب همه شريعت‏ها يكى است و همه بندگان و مملوكين يكى هستند، يك خداست كه همه را تدبير مى‏كند(رک؛ طباطبایی ،1390، ج18: ص33). در جایی دیگر می‌فرماید:«وَاتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ(یونس: 109)؛ و از آنچه بر تو وحى مى‏شودپيروى كن و شكيبا باش تا خداوند فرمان(پيروزى را)صادر كند و او بهترين حاكمان است»؛ در این آیه شریفه خداوندهم، دستور به استقامت داده و هم پیامبر (ص) را در برابر سختی ها و مصائب تسلی داده، و هم وعده‌ی عاقبت بخیری به او داده‌است(رک: طباطبایی، 1390ه ق، ج10، ص132). بنابراین اعتقاد به حاکمیت و ربوبیت خدا در اوج سختی‌ها برای انقلاب و حفظ انقلاب‌ها به مثابه قدرت دفاعی و حرکت رو به جلو است؛ زیرا خداوند در این آیات با چینش واژگان؛ در کنار یکدیگر مجموعه‌ای معنادار را می‌فهماند که، اعتقاد به ربوبیت خداوند تمام نقشه‌ها و ایدئولوژی‌ها و ساختارهای گفتمان رقیب را در هم می‌کوبد و با این اعتقاد می‌توان در برابر هر گفتمان و قدرتی ایستادگی و مقاومت کرد. پس شرط عمل انسان اعتقاد به حاکمیت اوست و شرط پیروزی، عمل استقامت است(مکارم شیرازی؛1371، ج8: ص400).وادادگی و اتکاء به غیر او یعنی پذیرش طاغوت موجب زوال و استیصال می‌شود1.

2.                  2 1 2) معاد باوری و توجه به احوال دشمنان در قیامت:  

یکی از اعتقادات و اصول دین در اسلام اعتقاد به قیامت و معاد است؛ زیرا اگر معادی نباشد دنیا ظرفیت تحقق عدل کامل الهی را ندارد.(رک: محمدی، 1388: ص28)خداوند در آیات متعددی به احوال کافران در قیامت اشاره داشته:«زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلى‏ وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ(تغابن: 7)؛كافران پنداشتند كه هرگز برانگيخته نخواهند شد بگو آرى به پروردگارم سوگند كه همه شما(در قيامت)مبعوث خواهيد شد، سپس آنچه را عمل مى‏كرديد به شما خبر مى‏دهند و اين براى خداوند آسان است».بر طبق آیه خداوند نخست با لحن قاطع، ادعاى بى‏دليل منكران قيامت را نفى مى‏كند، لحنى مؤكد و آميخته با قسم، كه حكايت از اعتقاد راسخ گوينده يعنى پيامبر دارد، سپس با جمله «و ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» بر آن استدلال مى‏كند؛ زيرا مى‏دانيم مهمترين شبهه منكران معاد، اين بود كه چگونه استخوان‌هاى پوسيده و خاك شده به حيات مجدد بازمى‏گردد، آيه فوق مى‏گويد: وقتى كه كار دست خداوند قادر متعال است مشكلى در ميان نخواهد بود؛ چرا كه در آغاز، آنها را از عدم به وجود آورد و احياى مردگان نسبت به آن ساده‏تر است بلكه به عقيده بعضى همان سوگند" وَ رَبِّي‏" اشاره لطيفى است به این که تا مساله معاد را نپذيريم،ربوبيت خداوند در مورد انسان مفهوم نخواهد داشت(رک؛ طباطبایی، 1390ق، ج19: ص299).

در کنارآیات مذکور، خداوند می‌فرماید: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلاً * إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً* وَ نَراهُ قَرِيباً (معارج: 5ـ 7)؛ پس صبر جميل پيشه كن. زيرا آنها آن روز را دور مى‏بينند وما آن را نزدیک می‌بینیم». هم‌چنین در آیه‌ی دیگر می‌فرماید:«وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ* فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ * فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ *عَلَى الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ(مدثر:7ـ10)؛  و به خاطر پروردگارت شكيبايى كن. وآن روز روز سختى است. هنگامى كه در صور دميده شود. و براى كافران آسان نيست» يعنى در طريق عبوديت خدا استقامت نما، و در جهاد با نفس و در ميدان جهاد شكيبا باش. مسلم است كه صبر و شكيبايى اساس و ضامن اجراى همه برنامه‏ها و سرمايه راه تبليغ و هدايت است؛ قرآن بارها بر آن تاکید دارد(رک: مکارم شیرازی، 1371، ج25، ص216). خداوند در این آیات با دعوت پیامبر(ص) و به تبع آن مسلمانان به صبر و استقامت، در راه خداو یادآوری احوال مشرکان و دشمنان در روز قیامت، اراده آن را داشته که اعتقاد به معاد در رویارویی با  گفتمان رقیب، شاخصه‌ای موثر و تاثیرگذار است، از این طریق گفتمان رقیب را به حاشیه می‌راند و تنها راه نجات از مکر و حیله های دشمن،را مقاومت و پایداری معرفی می‌کند؛ بنابراین اعتقاد به معاد برترین شاخصه فرهنگی برای گفتمان مقاومت است؛ زیرا عاملی جهت دهنده و الهام بخش برای نجات امت اسلامی از سلطه دشمنان و مستکبرین عالم است.2

c.                  2 1 3)باور به سنت‌ها و وعده‌های الهی: 

خداوند در آیات فراوانی بر اعتقاد به سنن «لایتغیر الهی» و «وعده های حتمی» خود تاکید کرده است. سپس به تبیین ارتباط آنها با استقامت و صبر در راه خدا پرداخته‌است؛ به عنوان نمونه خداوند در آیات سوره قلم، ابتدا سنت املا و استدراج را به ایشان یادآور نموده و در ادامه ایشان را به استقامت دعوت می‌کنند و می‌فرماید: «فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ* وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ(قلم: 45ـ44)؛اكنون مرا با آنها كه اين سخن را تكذيب مى‏كنند رها كن و ما آنها را از آنجا كه نمى‏دانند تدريجا به سوى عذاب پیش می‌بریم* و به آنها مهلت مى‏دهم؛ چرا كه نقشه‏هاى من محكم و دقيق است.»؛ در واقع آیه دلالت بر تهدید دارد و نوعی کنایه از کافی بودن قدرت الهی برای عذاب مکذبین است(ر. ک:طباطبایی،1390ق، ج19، ص386) با این بیان سنت استدراج و املا و سایر سنن جاری الهی نوعی چاره اندیشی و خصم ستیزی و به چالش افکنی کفار، از ناحیه خداوند است. از آنجا که در ادامه و در آیه‌ی 48 خداوند به پیامبر (ص) امر می‌کند:«ای پیامبر تو صبر کن، چرا که خداوند دشمنان و کفار را با قضا و سنن لا یتغیر خود هلاکشان می کند«لِحُكْمِ رَبِّكَ» حکم نهاییِ خداوند، پیروزی مسلمین است(قلم: 48)». بنابراین خداوند، با ایدئولوژی مبارزه طلبی، و معرفی سنت ها و وعده های حتمی خود، راه رسیدن به غایت گفتمان مقاومت و ایستادگی در برابر تهاجمات فرهنگی کفار را تبیین کرده، و این گونه گفتمان مقاومت را به حقیقت تبدیل می‌کند. همین امر نیروی محرکه ای برای جوامع اسلامی در همه اعصار، برای تثبیت مطالبه عمومی مقاومت اسلامی است.

آیات فراوانی در قرآن بر این معنا دلالت می‌کند که اهل  مقاومت، پیروز نهایی‌ هستند، ممکن است قربانی بدهند امّا در نهایت شکست نمی‌خورند و پیروز هستند(ر.ک:قصص: 5؛ محمد: 7؛ حج40؛ انعام: 34). به عنوان نمونه خداوند متعال می‌فرماید:«اَم یُریدونَ کَیدًا* فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون(طور: 42)؛آیا می‌خواهند نقشه شیطانی برای تو بکشند؟! ولی بدانند خود کافران در دام این نقشه‌ها گرفتار می‌شود»؛ آن‌هاخیال می‌کنند دارند ... توطئه برای جبهه‌ی حق و مقاومت درست می‌کنند، امّانمی دانند که توطئه علیه خود آن‌ها، بر طبق طبیعت و سنّت الهی چیده می‌شود(بیانات مقام معظم رهبری، 14/03/1398)؛ بنابراین، قرآن عاقبت نیکو را به استقامت‌کنندگان در راه خدا نوید می‌دهد. 

d.                 2 2) استقلال طلبی:

یکی دیگر از شاخصه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی«استقلال طلبی» است. برای تبیین معنا و تعریف استقلال، از بیانات رهبری معظم می‌توان بهره برد. از نظر ایشان استقلال، یعنی یك ملت بر سرنوشت خود مسلّط باشد و اجازه دخالت مغرضانه به بیگانگان ندهد. اگر ملتی استقلال خود را از دست بدهند، عزت نفس و منافع خود را هم از دست خواهد داد. ما در این زمینه نمونه‌های فراوانی در قرن نوزدهم و در قرن بیستم، داریم. استعمارگران اروپایی آمدند و بر مناطق بسیاری از آسیا، آفریقا و امریكای لاتین تسلّط پیدا كردند؛ ملت‌های آن مناطق را ذلیل كردند؛ فرهنگ، هویّت، ثروت، زبان و خط و سنت‌های آن‌ها را به تاراج بردند.(رک: بیانات:14/7/1397)؛بنابراین رمز پایداری و تمایز هر گفتمانی دراین است که سلطه پذیری را عار و ننگ تلقی کند. در واقع برای هژمونی کردن مقاومت در اذهان عمومی، می‌بایست خصیصه استقلال طلبی را برجسته کرد و این استقلال طلبی بایدهمراه با هویت ملی و  اسلامی باشد.

مقام معظم رهبری در بیانی تفسیری هویت اسلامی را چنین تبیین می کنند: «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لَاانفِصامَ لَها»؛ این یک معرفتی است، این یک اصل است؛ کفر به طاغوت و ایمان به خدا. یعنی ما همه‌ی عالم وجود را تقسیم می کنیم به دو قسمت: یک قسمت منطقه‌ی نفوذ طاغوت است، باید به آن کفر ورزید؛ یک قسمت منطقه‌ی نفوذ الله است، باید به او ایمان آورد، باید او را باور کرد؛ هویّت ایمانی در مقابل هویّت کفر. این به معنای این نیست که ما دائم بایستی با هر کسی که در هویّت کفر است بجنگیم؛ این معنایش مقاتله نیست؛ این معنایش عدم ارتباط هم نیست؛ این معنایش [عدم] تبادل معلومات هم نیست؛ این معنایش استقلال هویّت ایمانی و مرزبندی هویّت ایمانی است تا [انسان] بتواند در مقابل هویّت طاغوت و هویّت کفر، خودش را حفظ کند، نگه دارد، تکمیل کند، رو به پیشرفت حرکت کند» (رک: بیانات 7/2/96).

 خداوند در قرآن به تبیین این نکته می پردازد«لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ* وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ(کافرون: 3ـ2)؛و نه شما آنچه را من پرستش مى‏كنم مى‏پرستيد. و نه من هرگز آنچه را شما پرستش كرده‏ايد مى‏پرستم»؛ به اين ترتيب جدايى كامل اسلام را از کفار و مشرکین مشخص مى‏كند، و دستور می‌دهد که برائت خویش را از کیش آنان علنا اظهار کن تا کفار برای همیشه از سازش و مداهنه ایشان مایوس باشند(رک: طباطبایی، 1390ق، ج20: ص373). در آیات دیگر(محمد: 7) نیز ایشان امید نصرت می‌دهد، این وعده نصرت به واسطه ثبات قدم و ایستادگی همراه با هویت و استقلال از ابر قدرتهای عالم است. روى مساله" ثبات قدم" تاكيد مى‏كند؛ چرا كه ايستادگى در برابر دشمن مهمترين رمز پيروزى است، و برندگان جنگها آنها هستند كه ثبات و استقامت بيشترى نشان مى‏دهند (رک: مکارم شیرازی، 1371، ج20، ص425). شهید مطهری در این زمینه می‌فرمایند: «قوی ترین حربه دفاعی این انقلاب و موثرترین سلاح پیشرفت آن «ایمان ملت به نیروی خویش» و «بازگشت به ارزش های اصیل اسلام» است. همه ابر قدرتهای از بیداری مسلمانان وحشت دارند. اگر شرق بیدار شود و خوداسلام را کشف کند؛ در آن صورت حتی بمب اتم از این نیروی عظیم، از این تودةبه پا خاسته بر نخواهد آمد.(رک: مطهری، 1386: ص122)؛ بنابراین شاخصه هویت ملی و بیداری اسلامی در گفتمان مقاومت اسلامی مثل چراغی است که راه مسیر حرکت را نشان می دهد و از درون به تثبیت گفتمان و از سویی به خصم ستیزی و غیریت زدایی می پردازد.

     i.               2 3) عزت طلبی

    یکی دیگر از مولفه‌های ایجابی فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی، عزت طلبی است. خدای سبحان خير جامعه اسلامی را در عزت طلبی قرار داده؛ و هر نوع تسلط کافران بر مؤمنين را  ممنوع می داند.«.. لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» (نساء: 141)؛ و هرگز براى كافران نسبت به مومنان راه تسلطى قرار نداده‌است»؛ این بُعدی از حکمت الهی است که نخواسته، باطل بر حق مسلط شود؛ زیرا عزت طلبی، حقّی است که فطرت سليم هرانسانی آن را برای انسانيت قائل است. شهید مطهری (ره) می گوید: «اسلام دینی نيست که بگوید که اگر کسی به طرف راست چهره ات سيلی زد، طرف چپ را جلو ببر، و دینی نيست که بگوید کار خدا را به خدا و کار قيصر را به قيصر وابگذار، و دینی نيست که ایدة مقدّس اجتماعی نداشته باشد و یا کوشش در راه دفاع یا بسط آن ایده را لازم نشمارد. به گفتة ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن، هيچ دینی به اندازة اسلام امّت خویش را به سوی قوّت و قدرت نخوانده است.» (مطهری، 1381: ص26و19).

خداوند متعال در آیات «بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا * الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا»(نساء: 138 و 139)؛ هدف منافقان در پذیرش ولایت کافران را دستیابی به عزت و شکوه می‌داند؛ در حالی که تمامی عزت، تنها از آن خداوند است و پذیرش ولایت کفار، هرگز مایه عزت و سربلندی نیست بلکه چون از عزت واقعی تهی  هستند، تکیه بر آنان خسران است. در این آیه شریفه، دعوتی است ضمنی که برای دستیابی به عزت پایدار به خداوند روی آورید؛ چرا که اعتقاد به عزت و قدرت مطلقه الهی، مانع گرایش به عزت و اقتدار موهوم کافران می گردد. این که منافقان، عزت را در ولایت کافران می جویند، نوعی نفاق سیاسی است که از نفاق عقیدتی آنان ناشی می شود و مایه وابستگی سیاسی و روحی به بیگانگان و عدم استقلال در عرصه های بین المللی است(هاشمی رفسنجانی و دیگران، 1386: ج4، ص109 110).

   ii.               2 4)  شهادت طلبی

یکی دیگر از شاخصه‌های قرآنی گفتمان مقاومت اسلامی، شهادت طلبی است؛ زیرا با گسترش فرهنگ جهاد و شهادت طلبی، لرزه بر اندام دشمنان می افتد و آنها را از نفوذ در دژهای اسلام، مأیوس و ناامید می کند. پس شهدا باجهاد همراه با تدبیر وبصیرت، نفس‌های خفته وغافل را بیدار می کنند و بیداری نفوس غفلت زده، حرکتی رو به جلو در گفتمان سازی مقاومت اسلامی است. روحیه جهاد و شهادت‌ طلبی بهترین سلاح مردم برای مقاومت است، با خون شهیدان کربلا که اسوه صبر وپایداری بودند و شهدای صدر اسلام تا کنون همگی سلاح برنده ای بوده اند در راه مقاومت اسلامی، پیروزی خون بر شمشیر مثال عینی آن است. خون شهید روح تازه‌ای در کالبد جامعه اسلامی می دمد. وموجب مطالبه به حق جوامع، علیه گفتمان خصم، می گردد. وقتی گفتمان مقاومت اسلامی دارای چنین خصیصه‌ای باشد، به طور قطع و یقین به غایت نهایی خود دست می یابد.

مقام معظم رهبری (حفظه الله) در این زمینه می‌فرمایند:«فرهنگ شهادت در جامعه‌ای اگر جا افتاد، درست نقطه‌ی مقابل فرهنگ فردگرایی غربی امروز [است‌] که همه‌چیز را برای خود و با محاسبه‌ی شخصی می‌سنجند؛ برای همه‌چیز یک قیمت اسکناسی و پولی قائلند و آن، به دست آوردن آن پول است؛ این درست نقطه‌ی مقابل آن فرهنگ است؛ یعنی «وَ یؤثِرونَ عَلی‌ اَنفُسِهِم»؛ اینها کسانی هستند که ایثار می کنند؛ فرهنگ ایثار، فرهنگ مایه گذاشتن از خود برای سرنوشت جامعه و برای سرنوشت مردم. این فرهنگ اگر عمومی شد، این کشور و هر جامعه‌ای که این فرهنگ را داشته باشد، هرگز متوقّف نخواهد شد؛ به عقب بر نخواهد گشت و پیش خواهد رفت» بیانات رهبری،( 27/11/93).

e.                 3) شاخصه‌های فرهنگی سلبی گفتمان مقاومت در قرآن

«هراسیدن از دشمن» و  « تفرقه» از مهم‌ترین از شاخصه‌های سلبی مقاومت است که باید از آنها اجتناب کرد. توضیح این دوشاخصه بدین شرح است:

     i.               3 1) هراسیدن از دشمن:

 اجتناب از هراسیدن از دشمن و تشکیل جبهه ضد استکباری شاخصه‌ای مهم در گفتمان مقاومت اسلامی است، از طریق این شاخصه می‌توان با بررسی علل پدیداری استکبار، به برجسته سازی نقاط قوت گفتمان خود و حاشیه رانی و بی قرار ساختن دال‌های تثبیت شده گفتمان رقیب پرداخت. مبارزه‌ی با استکبار در انقلاب اسلامی و در میان ملّت ما یک حرکت معقول و منطقی و دارای پشتوانه‌ی علمی، و یک حرکت خردمندانه است، برخلاف آنچه بعضی می‌خواهند وانمود کنند که، این یک حرکت شعاری است، احساساتی است، متّکی به منطق و عقلانیّت نیست، بعکس، حرکت ملّت ایران یک حرکت متّکی به عقلانیّت است(بیانات رهبری، 12/8/1394 ). واژه‌ی استکبار با مشتقات آن، 48 بار در قرآن کریم آمده است. بهترین راه شناخت فرهنگ استکباری از دیدگاه قرآن، شناخت چهره‌های شاخص مستکبر و روش و منش آنان در خود قرآن است (رک: فرقانی، 1383: 29).ازاین رو؛ تنها راه مبارزه با استکبار "گفتمان سازی مقاومت" است، البته مقاومت دوشکل دارد گاه به معنای ایستادگی و صبر و شکیبایی یعنی همان نرمش قهرمانه امام حسن مجتبی علیه السلام است، گاه به معنای دفاع وجهاد مثل قیام امام حسین علیه السلام در مقابل مستکبران است. از همین رو خداوند در قرآن بر هر دو نوع مقاومت تاکید داشته است، که در مباحث ذیل به آن اشاره می شود.

1.                 3 1 1) چرایی تشکیل جبهه ضد استکبار:

خداوند در قرآن هرگونه تلاش برای نزدیکی و سازش و مصالحه با استکبار را نفی می‏‌کند و آن‏ را نافی عزت مسلمین می‏‌داند. ضمن آن‏که، این حرکت را ثمربخش ندانسته و بر این باور است که استکبار از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. خداوند متعال مومنین را از هرگونه مراوده و دوستی و اعتماد به دشمنان نفی می‏‌کند و می‏‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ(مائده: 51)» و در جایی دیگر یادآوری می‏‌کنند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ ... (ممتحنه: 1)؛اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد دشمن من و دشمن خويش را دوست خود قرار ندهيد، شما نسبت به آنها اظهار محبت مى‏كنيد، در حالى كه به آنچه از حق براى شما آمده كافر شده‏اند...»؛ بنابراین مبارزه با استکبار بر اساس تکلیف الهی است. از سویی خداوند، انبیاء را برای مبارزه با استکبار فرستاد؛ به عنوان نمونه در آیه‌ای خطاب به حضرت موسی(ع) او را به سوی نماد استکبار آن دوران یعنی فرعون می فرستد تا به وسیله‌ی آیات الهی با او مبارزه کند(زخرف: 46).

f.                   3 1 2) شیوه های مبارزه با استکبار:

خداوند، مبارزه با استکبار را امری ضروری در تدوام حق می‌داند؛ به همین منظور مستضعفان عالم را موظف به رویارویی با مستکبران می‌کند و این مبارزه را مبتنی بر اصولی می‌داند که از جمله‌ی اصول عبارت است از: 

1.                 1ـ خود باوری:

«وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ(آل عمران : 139)؛و سست نشويد و غمگين مگرديد و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد»یکی از روشهای غلبه مستکبران بر تودة مردم تلقین این مطلب است که مردم بدون تکیه بر ثروتمندان قادر به ادامه حیات نیستند .پیامبران الهی، همواره در پی زدودن جهل ونادانی از مستضعفان والقای روحیه واعتماد به نفس بوده اند. در عصر حاضر نیز مستکبران این پندار نادرست را بر ملتها تحمیل کرده ا ند، که شرق بدون تکیه بر غرب نمی تواند به حیات خود ادامه دهد. اما امام خمینی (ره) با زدودن این اندیشه از ملت ایران، ثابت کرد یک ملت می تواند برخود تکیه کند وبه پیروزی برسد این پیروزی وام دار خود باوری واتکاء به نفس است(ر ک: فرقانی، 1383: ص68).  

2.                 2ـ بر خورد تهاجمی با استکبار:

راه دفاعی و برخورد همیشه به صورت نظامی نیست، البته تقویت تسلیحات نظامی لازم و ضروری است. مبارزه با مستکبران و نبرد در راه خدا از ویژگی مومنان است. بیان خداوند چنین است که:«الَّذِينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفا(نساء: 76)؛آنها كه ايمان دارند در راه خدا پيكار مى‏كنند و آنها كه كافرند در راه طاغوت (و افراد طغيانگر) پس شما با ياران شيطان پيكار كنيد (و از آنها نهراسيد) زيرا نقشه شيطان (همانند قدرتش) ضعيف است.» ؛ خداوند در آن آیه دقیقا گفتمان مقاومت را بیان کرده است؛ زیرا از سویی اهل ایمان را قدرتمند و اهل نبرد معرفی می‌کند و از سوی دیگر گفتمان مقابل را خوار و زبون و ضعیف معرفی می‌کند. دلیل این ضعف و ناتوانی این است که طرفداران طاغوت در مسير استعمار و شهوات زودگذرى كه اثر آن ويرانى اجتماع و بر خلاف قانون آفرينش است، تلاش و كوشش مى‏نمايند و از سوى ديگر افراد با ايمان با اتكا به نيروهاى معنوى آرامشى دارند كه پيروزى آنها را تضمين مى‏كند و به آنها قوت مى‏بخشد؛ در حالى كه افراد بى‏ايمان تكيه‌گاه محكمى ندارند(رک: مکارم شیرازی، 1371، ج4، ص12).

3.                 3ـ شکیبایی و پایداری در مبارزه:

خداوند، بعد از بیان سرگذشت انبیاء، امت‌های گذشته و رمز پیروزی آنها،  به دستوری را پیامبر(ص) ابلاغ می‌کند. دستوری پر مغز و پر محتوا که به فرموده خود پیامبر(ص) این آیه ایشان را پیرکرد. خداوند دستور می‌دهند: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(هود: 112)؛بنابراين همان‌گونه كه فرمان يافته‏اى استقامت كن همچنين كسانى كه با تو به سوى خدا آمده‏اند و طغيان نكنيد كه خداوند آنچه را انجام مى‏دهيد مى‏بيند». مراد از استقامت در آیه ادامه دادن به ارشاد تبلیغی، مبارزه و پیکار در میدان نبرد، پیاده کردن تعلیمات قرآن در انجام وظایف است؛ البته بر طبق آیه این مقاومت باید به قصد انجام دستور الهی انجام شود و خداوند هم پیامبر عظیم الشان اسلام و هم مسلمین را دعوت به استقامت و پایداری دعوت کردند(رک: مکارم شیرازی، 1371، ج5: ص212). 

هم‌چنین خداوند در کنار ابلاغ دستور استقامت و پایداری به پیامبر و امت اسلامی، درآیات دیگری ایشان را در استکبار ستیزی به صبر و پایداری فرا می‌خواند. در سوره اعراف می‌فرماید:«فَصَبَرُوا عَلى‏ ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا»(اعراف: 137) در آیه دیگری خداوند می‌فرماید: «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ‏» (انفال: 66) بنابراین یکی از شیوه های مبارزه با مستکبران داشتن صبر و شکیبایی است، خداوند در صبر و پایداری برکاتی گذاشته است که تبیین آن از بحث این نوشتار خارج است.

4.                 4ـ شناسایی و ابطال فرهنگ استکباری:

برای مبارزه با هرچیزی بدیهی است که باید ماهیت طرف مقابل را شناخت تا بتوان آن را ابطال کرد خداوند در سوره هود به این مطلب اذعان دارد و می‌فرماید:«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِين* إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيد(هود: 96 و 97)؛ما، موسى را با آيات خود و دليل آشكارى فرستاديم* بسوى فرعون و اطرافيانش؛ اما آنها از فرمان فرعون پيروى كردند؛ در حالى كه فرمان فرعون، مايه رشد و نجات نبود!)»؛ خداوند با معرفی فرعون که مظهر استکبار و ظلم است، فرمان او را بدون رشد و نجات معرفی می‌کند و حضرت موسی را با آیات محکم و آشکار به مبارزه به سوی فرعون گسیل می‌دارد.

   ii.               3-2) تفرقه و اختلاف:

    اجتناب از تفرقه و اختلاف، از شاخصه‌های سلبی در گفتمان مقاومت اسلامی است. هنگامی که گفتمان مقاومت اسلامی به مولفه بسیار مهم عدم اختلاف امت اسلامی مزین باشد از هجوم و سلطه گفتمان مدرنیته غربی و اسلام گرایان بنیادگرا و افراطی مصون می‌ماند. وحدت جامعه اسلامی پدافندی غیر عامل در برابر انواع تهاجمات فیزیکی و روانی گفتمان رقیب است. مقاومت و ایستادگی بدون رهبری و وحدت ممکن نیست. خداوند در قرآن می فرماید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ(انفال: 60)؛هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [دشمنان‏]، آماده سازيد! ...»؛ بر طبق آیه آماده بودن مسلمانان با تمام قوا مستلزم این است که امت اسلامی تفرقه نداشته باشند؛ زیرا وحدت و يكپارچگى هم نوعى قدرت است؛ چراکه با تفرقه، نمى‏توان دشمن را ترساند. با وحدت است که بُنيه دفاعى مسلمانان در زمينه‏هاى فرهنگى، اقتصادى، سياسى، نظامى، عقيدتى و غیره چنان قوى می‌شود كه دشمن می‌ترسد و توطئه‏هايش خنثى می‌شود (رک : قرائتی 1388، ج3: ص346). 

    هم‌چنین در آیه دیگری در همین سوره خداوند می فرماید:«وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(انفال: 63)؛و دلهاى آنها را با هم،الفت داد! اگر تمام آنچه را روى زمين است صرف مى‏كردى كه ميان دلهاى آنان الفت دهى، نمى‏توانستى! ولى خداوند در ميان آنها الفت ايجاد كرد! او توانا و حكيم است!»؛ در این آیه خداوند وحدت و محبت بین مومنان را پرتویی از عزت و نعمت الهی می‌داند و از از همین رو به خاطر آن بر مردم و پيامبر، منّت نهاده‌است.(رک:قرائتی، 1388، ج3، ص350)؛ بنابراین؛ خداوند با الفت قلوب مومنین و وحدت بین آنان سد دفاعی، در برابر توطئه‌های دشمنان ایجاد کرده است. هم‌چنین اجتناب از تفرقه و جدایی امم اسلامی بر طبق آیه عاملی در حفظ و تثبیت گفتمان مقاومت چه در حالت ستیز و جنگ و  چه در حالت دفاع و حفاظت از تهاجمات است.

g.                 نتیجه نهایی:

گفتمان مقاومت اسلامی دارای شاخصه های مختلفی است که هر کدام از این شاخصه ها به نوبه ی خود، حائز اهمیت هستند؛ البته شاخصه های فرهنگی گفتمان، زیر بنای اصلی،گفتمان است. زیرا با تقویت، شناسایی و تبیین هر کدام از شاخصه های فرهنگی گفتمان مقاومت، می توان از مرز های اعتقادی و ایدئولوژیک نظام اسلامی صیانت کرد. شاخصه های ایجابی گفتمان مقاومت متنوع هستند متشکل از: اسلام خواهی، استقلال طلبی و عزت طلبی هستند. اسلام خواهی نقش هسته مرکزی، گفتمان مقاومت را دارد. سایر شاخصه ها حول «اسلام طلبی» به معنای واقعی جمع شده اند؛ زیرا اصول و عقاید اسلامی سنجه هایی برای تثبیت معنا و مصداق عمومی شدن مطالبات مقاومت اسلامی و همچنین حربه ای برای چالش اندازی گفتمان رقیب که اعم از گفتمان غرب و مدرنیته و گفتمان بنیاد گرایی هستند. برای پایداری و تمایز هر گفتمانی سزاوار است که سلطه پذیری را عار و ننگ تلقی کند و بی بدیل و مستقل از شرق و غرب باشد و دارای «هویت ملی و دینی» باشد. برای عزت بخشیدن ونفوذ گفتمان مقاومت، مولفه «عزت طلبی» لازم است. خون شهدا و تبعیت از رهبری دینی (ولی فقیه مطلقه) گفتمان را اثر بخش می کند. شاخصه های سلبی گفتمان، در واقع راهکارهایی هستند که از طریق «استکبار ستیزی» و نهراسیدن از دشمن، ایجاد روحیه ی مبارزه طلبی و «اجتناب از تفرقه و جدایی» مقاومت اسلامی به سر منزل نهایی خود می‌رساند.

h.                 پی نوشت:

1.رجوع کنید: آبه «يوسف : 108   قُلْ هذِهِ سَبيلي‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني‏ وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ»« مريم : 48   وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّي عَسى‏ أَلاَّ أَكُونَ بِدُعاءِ رَبِّي شَقِيًّا»

2.رجوع کنید: آیات نساء:87 : سبا:3 : آل عمران: 9: شوری: 18: رعد: 5

i.                    فهرست منابع:

     i.               کتاب ها:

1.قرآن کریم، ترجمه (آیت الله مکارم شیرازی)

2.امینی، علی اکبر(1390)؛ گفتمان ادبیات در آستانه دو انقلاب ، چاپ دوم، تهران، اطلاعات.

3.انوری، حسن(1382)؛ فرهنگ لغت ، چاپ دوم، تهران، انتشارات سخن.

4.بشیر، حسین(1390)؛ فرهنگ هویت ، چاپ اول، تهران، نشر فرهنگ اسلامی.

5.خوش نظر، محمود(1303)؛ وظیفه هر مسلمان در برابر امام و رهبر اسلامی ، چاپ اول، قم، بوستان کتاب.

6.دهخدا، علی اکبر(1341)؛ فرهنگ لغت، تهران، چاپ افست گلشن،.

7.دبیری، امیر(1392)؛ مولفه های فرنگی گفتمان مقاومت اسلامی در خاورمیانه، چاپ اول، قم، پزوهشکده باقر العلوم.

8.زهیری، علیرضا(1389)؛ جمهوری اسلامی و مسئله هویت دینی، قم، پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی.

9.سلیمانی پور لک، فاطمه(1389)؛ قدرت نرم در استراتژی خاورمیانه آمریکا، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی.

10.                    صاحبی، محمد جواد(1384)؛ مناسبات دین وفرهنگ در جامعه، چاپ اول، تهران، وزارت فرهنگ وارشاد.

11.                    .............. (1361)؛ صحیفه نور، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.

12.                    طباطبایی، سید محمد حسین(1390)؛ المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، لبنان، موسسه الاعلمی للمطبوعات.

13.                    طبرسی، فضل بن حسن(1372)، مجمع البیان فی تفسیر القران، چاپ سوم، تهران، ناصر خسرو.

14.                    .عضدانلو، حميد(1380)؛ گفتمان و جامعه، تهران، نشر ني.

15.                    عیسی نیا، رضا(1386)؛ انقلاب و مقاومت اسلامی در سیره امام خمینی(ره)، چاپ اول، قم، چاپ ونشر عروج.

16.                    عمید، حسن(1342)؛ فرهنگ لغت، چاپ اول، تهران، امیر کبیر.

17.                    غلامی، نجف علی(1390)؛ دشمن شناسی (بررسی اندیشه های رهبر معظم انقلاب)، چاپ اول، قم، موسسه فرهنگی ولاء منتظر.

18.                    فرقانی، قدرت الله(1383)، استکبار ستیزی در قران، چاپ دوم، قم، بنیاد قران وعترت.

19.                    قرائتی ، محسن(1383)؛ تفسیر نور، چاپ اول، قم، مرکز فرهنگی درسهایی از قران.

20.                    محمدی، رضا(1388)؛ پاسخ به شبهات، چاپ دوم،قم، زمزم هدایت.

21.                    مصباح یزدی، محمد تقی(1383)؛ جنگ وجهاد در قران، موسسه اموزشی وپزوهشی امام خمینی (ره).

22.                    مطهری ،مرتضی(بی‌تا)؛ پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا.

23.                    مطهری، مرتضی(1368)؛ جهاد، تهران ، انتشارات صدرا.

24.                    مطهری، مرتضی(1372)؛ خدمات متقابل ایران واسلام، تهران، انتشارات صدرا.

25.                    مطهری، مرتضی(1381) شهید، قم، انتشارات صدرا.

26.                    مکارم شیرازی، ناصروجمعی از نویسندگان(1371)؛ تفسیر نمونه، چاپ دهم ، دارالکتب الاسلامیه.

27.                    نگارش، حمید(1380)؛ هویت دینی وانقطاع فرهنگی، نمایندگی ولی فقیه در سپاه.

28.                    هاشمی رفسنجانی، علی اکبر و جمعی(1386)؛ فرهنگ قرآن، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

   ii.               مقاله‌ها:

29.                    رستمی نسب،عباسعلی، «بررسی جایگاه جهاد به عنوان یکی از مبانی دفاع مقدس در قران کریم» ، نشریه ادبیات پایداری، شماره سیزدهم، پاییزو تابستان 94، صفحات 94ـ 114

30.                    زاهدی تیر، (اصغر؛ امین ناجی(محمد هادی)، «بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن کریم»،نشریه علمی مطالعات تفسیری، شماره 38، تابستان 98، صفحات 221ـ 236

31.                    سلیمی نوه، اصغر، «گفتمان در اندیشه فوکو»، کیهان فرهنگی، شماره 219، دی ماه 1388، صفحات 50ـ55

32.                    کیانی، حسین؛  میر باقری، سید فضل الله)؛ «بن مایه های ادبیات مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات دینی، دوره 1، شماره 1، 1391، صفحات 69 ـ97

33.                    محمدی، محمود، «اسلام گرایی، گفتمان مقاومت»، جامع شناسی تاریخی، دوره 5، شماره 2، 1392، صفحات71ـ 91

34.                    ناظمی اردکانی، مهدی، «مولفه های گفتمان فرهنگی مقاومت در خاورمیانه»، فصل نامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، شماره 2پیاپی26، 1397، صفحات 59 ـ 86

 iii.               پایگاه‌های اینترنتی:

سایت رهبری :بیانات، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ ونشرآثار حضرت ایت الله العظمی خامنه ای (مدظله) khamenei.ir

 


 

مقالات مشابه

گونه‌هایِ استقامتِ زنان الگوی مقاومت در قرآن کریم

نام نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

نام نویسندهخدیجه حسین‌زاده, زینب‌السادات سجادی‌نژاد, مریم‌السادات موسوی

شاخصه‌های الگوهای مقاومت اسلامی بر اساس آیه 54 سوره مائده

نام نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

نام نویسندهخدیجه حسین‌زاده, مرضیه مکاری امیری, فاطمه‌سادات حسینی